سالروز عقدمون
آقا جان :
پناه بی پناهان
دستانم خالیست
به تو پناه آورده ام
مرا از درگاهت نران
که از این بدتر میشکنم ...
با اینکه اینهمه سرم شلوغ بود اما نشد که نیام و از فردا نگم فردا میلاد حضرت مهدی پسرم بیش از 1141سال ازغبیت امام عصر میگذره
اما مناسبت این روز پسرم
تو این روزمقدس من به عقد بابایی در اومدم یادش بخیر الان که لب تاب باز کردم عکس های اون روز نگاه کردم اشکم در اومد یه عقد ساده و معمولی تجملاتی در کار نبود اما بابایی خیلی جون تر از الانش بود شاید علتش سختی های زندگی متاهلی که خیلی بابا رو اذیت کرد بزرگ که شدی مفصل برات میگم از تک تک روزهامون شاید واست بشه یه تجربه
خداروشکر با هر سختی که بود گذشت هم روزهای خوبش هم روزهای بدش از همین جا هم این روز به بابایی تبریک میگم خداروشکر که ثمره این عقد تو شدی یه فرشته از جنس فرشته های آسمونی
دوست دارم امیر محمدم اینو بدون پسرم
همیشه تو زندگی منو بابایی حضورت جبران همه ی نداشته هامونه