❤نفس ما امیرمحمد❤❤نفس ما امیرمحمد❤، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ღ❤ღکودکانه های پسرم ღ❤ღ

بد اخلاق شدن پسری

مامانم چند وقته ناجور بد اخلاق شدی بردمت پیشه دکترت منو بابایی که از شیر نخوردنت کلافه شده بودیم آقای دکتر در کمال خونسردی لبتو برد بالا به منو بابایی نشون داد که داری میری به استقبال دندون در آوردن البته معلوم نیست عشقم دندونهای نازنینت کی بیرون بزنن من   وبابایی  که بی صبرابه منتظریم امیرم آخه تحمل اذیت شدن تو رو نداریم النته بیشتر بابایی خوشبحالت مامانی بابایی خیلی دوست داره من که  حسودیم میشه   ...
15 ارديبهشت 1393

دوست دارم امیر محمدم

مهربونم،            نازنینم، بهترینم.                       عشقم، امیدم، جونم.                                           با توام ، با تو، دنیای من.   میخوام لحظه هام رو با تو بگذرونم. تمام لحظه های که حالا دارم و نمی دونم چند سال، چند ماه...
14 ارديبهشت 1393

تو را بیشتر از همه کس دوست میدارم

پسرم آرامش زندگیم   ای قبله گاه عشق من....   ای نازبین ترینم....   بی تو زیستنی برای من ممکن نیست   کاش میتوانستم از چشمهای تو سیراب شوم   ای خورشید سرزمین عاشفی من   دلبندم   دوستت دارم برای همیشه           ...
14 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

سلام مامانی بعد کلی تنبلی بلااخره واست وبلاگ رو راه انداختم میخوام تو این وبلاگ از خاطرات شیرین با تو بودن بنویسم البته اگه قول بدی پسر خوبی  باشی که مامانی بتونه وقت آزاد داشته باشه
11 ارديبهشت 1393